نسیان

والله به نظرم درسته که انسان یعنی یک موجودی که محصول فراموشی است. نسیان خالق انسان است و با ذکر انسان محو میشود . مانند سراب که آب است اگر ندانیم و اگر بدانیم آب محو وسراب جای آن را می گیرد.

جوانی پایدار

هوالحق 

می گویند ۴۰سالگی ظهر زندگی است و پس از آن همه چیزرو به افول است و بلوغ در ۴۰ سالگی است و بعداز آن نوپیری می رسد و سپس پیری و مرگ. 

در تورات می خوانیم موسی ۱۲۰ سال عمر کرد بدون اینکه از قدرت و قوت او کاسته شود. یعنی در ۱۲۰ سالگی هم در اوج بود گویی ۴۰ ساله بود . 

می گویند اگر انسان بتواند سطح انرژی ۴۰ سالگی را حفظ کند هیچگاه احساس ضعف و پیری نخواهد کرد. اما چگونه ؟؟؟؟؟؟ 

به نظر من انسان دو منبع انرژی درونی و بیرونی دارد یک منبع جسمانی و منبع روحانی . تقویت انرژی معنوی می تواند کمبود انرژی مادی ناشی از پیری را جبران کند. 

دوما.........

کار یا بیکاری

یکی از چیزهای مرگ آور کار زیاد است و متاسفانه من هم گرفتارم  

ذهن هر چقدر بیشتر مشغول باشد بیشتر از خدا دور می شود و طعم زندگی پاک را کمتر می چشد مثل من !!!!!!!!! 

چرا میل به نماز نداریم ؟؟؟؟ 

بخاطر این که کار داریم و ذهن مشغول است و معتاد شده است و برای یک ذهن معتاد به شلوغی ، آرامش دردآور است !!!!!!! 

خدایا نمیشه پول مفت بدی تا کار کمتر کنیم و بیشتر عبادت کنیم و میل به عبادت در ما زنده شود  

آه خدای من تورا سپاس که نسبت به گذشته بیکارترم و خیلی ممنون اما چه می شد پول مفت می دادی  

میدونم کافی است یه بلایی بیاد تا نماز خون شویم !!!!!!! 

اما خدایا دوست دارم رویاهام را جدی بگیرم تا نرسیدن به آنها نوعی بلا باشه و به این وسیله بسوی تو بیام و گریه کنم تا شیر فضل تو بجوشد و به هوسهایم برسم. 

تکرار

هی باید تکرار کنم تا این که از توهم بیرون بزنیم 

جهنم جایی نیست بلکه جهنم نوعی مرگ چشم و گوش و دل است. 

وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ یَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ  

در حقیقت بسیارى از جنیان و آدمیان را براى دوزخ آفریده‏ایم [چرا که] دلهایى دارند که با آن [حقایق را] دریافت نمى‏کنند و چشمانى دارند که با آنها نمى‏بینند و گوشهایى دارند که با آنها نمى‏شنوند آنان همانند چهارپایان بلکه گمراه‏ترند [آرى] آنها همان غافل‏ماندگانند (اعراف 179)  

در آیه ی فوق می گوید که جهنمیان غافلند یعنی چه ؟؟ 

گوش دارند اما از بس حواسشان پرت است نمی شنوند  

چشم دارند اما فکرشان جایی دیگر است و نمی بینند و قلب دارند اما یک قلب شلوغ و پلوق که حقیقت گمشده است  

گویی مانند حیوانات به زعم ما که چشم و گوش و دل دارد اما با همه ی این حرف ها از حال ما غافل است من را می بیند اما نمی شناسد و صدا را می شنود اما نمی فهمد و....

خاطره

امروز با یکی از همکاران صحبت می کردم که بعله ما دنبال زندگی پاک هستیم او به دنبال مسائل زندگی مانند شوهر و پول و خانه و .... بود اما من به او گفتم که مهمترین کار ما نجات از مرگ است یعنی نجات از نابودی و او گفت همه می میریم و من گفتم بله همه می میریم اما یک عده یک زندگی دیگری هم دارند که با مرگ ظاهری از بین نمی رود . 

 مرگ یک نوع بیهوشی است و انسان ها همه بیهوشی را دوست دارند البته اگر همراه با لذت باشد . 

مشکل من این است که واقعیت ملکه نیست بلکه آنچه در ذهن تثبیت شده توهم است و خوشا به حال کسانی که حقیقت برای آنها حقیقت است و توهم ، توهم است .