گرمی زندگی

زندگی یعنی گرمی و مرگ یعنی سردی 

چرا جامعه رو به دارو و مواد مخدر می آورد و اعتیاد بلای خانمان سوز مانند سرطان جامعه را نابود می کند. 

زیرا زندگی رو به افول است و تنها به مدد مواد میتوان شعله ی آن را برافروخت. 

معنویت گرما بخش زندگی است اما کو معنویت؟؟؟؟؟؟؟؟ 

یکسری مناسک بی روح و باید و نباید که معنویت نمی شود. 

بنیاد معنویت بر معرفت است خورشید گرما بخش زندگی خداست و او را بشناسیم آتش می گیریم. 

کوخدا ؟؟؟؟؟؟؟ 

گویی خدا مرده است و دین که نام دیگر خداست منحرف شده است و خدا تنها در یک گوشه ای از دین قرار گرفته و مغلوب غیر خداست. 

دین یعنی خدا بینی و گریز از خودبینی. 

آنچه ما را زمین گیر کرده فرورفتن در باتلاق خود است و خودمشغولی چیزی نیست جز فراموشی خدا و عذاب وحشتناکی که در پی ماست.

ترس و خشم

ترس هم خوب و هم بد است 

ترس مانند آتش است کمش گرم می کند و زیادش می سوزاند.  

اکثر ما آدما سوخته ی ترس و دلهره ی دائمی هستیم. همچنین خشم هم کمش گرم می کند و زیادش می سوزاند. 

ناکامی

ناکامی اگه درست فکر کنیم مقدمه ی کامیابیه مگه میشه بدون ناکامی کامیاب شد. 

پس به آن خوش آمد میگیم. 

اما دعا ست که راه رسیدن را تسریع و ناکامی را شیرین می کند

عزاداری

اگه عزاداری هدف دار باشد یه چیزی شاید مطلب درست باشد

اما عقل ناسالم ما میگه عزاداری به حداقل برسد

چرا؟؟؟؟؟؟؟

زیرا خداوند می فرماید نگویید مرده و حتی فکر نکنید مرده است کسی که به مقام شهادت رسیده و

.....

مولانا هم همین را میگه که عزاداری طولانی عملا انکار وعده های خداست که شهید و مومن حقیقی در نزد خداست و زنده است و غذا می خورد (عند ربهم یرزقون)

یکی از معضلات ما این است که تشیع سیاه تبلیغ می شود و زندگی دشوار شده و زنده ها محکوم و مرده ها تقدیس می شوند.

کافی است یک دختر و یا پسر زنده باشد باید به زندان برود او را می بویند نکند بوی زندگی به مشام برسد

دشمنان زندگی یعنی دشمنان شادی و شور و...

کسی به مرده لگد نمی زند و مرده ها در امنیت کامل هستند و خانه شان را آرامگاه می گذارند .

به آرامگاه ما خوش آمدید همه مرده اند اما مرده های متحرک از درون مرده اند.

پدر آسمانی

هر چیزی روی زمین بدل یه چیزی در آسمونه 

خداوند هم پدر آسمونیه و ما هم فرزندان او  

اشتباه نشه ها 

حدیث داریم ما عیال خداییم  

ای پدر آسمونی کمکم کن